دیکشنری
داستان آبیدیک
half time
hɑf ta͡im
فارسی
1
عمومی
::
نصف وقت، نیم وقت، (فوتبال) نیمه بازی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HALF SHELL MOULD
HALF SISTER
HALF SLIP
HALF SOLE
HALF SOVEREIGN
HALF SPACE
HALF STAFF
HALF STEP
HALF THE BATTLE
HALF THE BODY OF THE SHEEP
HALF THE TIME
HALF THE TRUTH IS OFTEN A WHOLE LIE
HALF THE WORLD KNOWS NOT HOW THE OTHER HALF LIVES
HALF TIDE
HALF TIMBER
HALF TIME
HALF TIMER
HALF TONE
HALF TRUTH
HALF UNDER
HALF VALUE WIND
HALF WAVE RECTIFIER
HALF WAY
HALF WIDTH
HALF WIT
HALF WITTED
HALF WORD
HALF YEAR REVIEW
HALF YEARLY
HALFBACK
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید